شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید مسعود منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
آنگاه که قاسم بن الحسن(ع) مؤدب و دو زانو در مقابل عمو نشست و از او خواست که وی را هم در جمع شهیدان کربلا شرکت دهد، و در پاسخ عمو از تفسیر واژه شهادت در نزد او، با همان زبان شیرین نوجوانی، آن را شیرینتر از عسل معرفی کرد. با آن حرکت، قاسم به نوجوانان عصرهای آینده پیام داد که میشود در سن نوجوانی هم عروس شهادت را در آغوش کشید و شانه به شانه علیاکبر و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
آنگاه که قاسم بن الحسن(ع) مؤدب و دو زانو در مقابل عمو نشست و از او خواست که وی را هم در جمع شهیدان کربلا شرکت دهد، و در پاسخ عمو از تفسیر واژه شهادت در نزد او، با همان زبان شیرین نوجوانی، آن را شیرینتر از عسل معرفی کرد. با آن حرکت، قاسم به نوجوانان عصرهای آینده پیام داد که میشود در سن نوجوانی هم عروس شهادت را در آغوش کشید و شانه به شانه علیاکبر و...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اکبر میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اکبر میرزازاده »
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نمودهاند. بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ 1341/3/1 در شهرستان نیریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نیریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانوادهای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اکبر میرزازاده »
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نمودهاند. بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ 1341/3/1 در شهرستان نیریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نیریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانوادهای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
زندگینامه جانباز احمد صالحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد صالحی فرزند علی، در تاریخ سی و یکم شهریور ماه سال 1347 در روستای دهچاه بخش پشتکوه از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. وی دوران خردسالی را در محیط آرام خانواده سپری کرد. سپس تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان شهید مسعود مسروری ( عسجدی سابق ) دهچاه طی نمود و دوره سه ساله راهنمائی را در مدرسه راهنمائی فارابی دهچاه با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران دبیرستان را در شهر شیراز...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد صالحی فرزند علی، در تاریخ سی و یکم شهریور ماه سال 1347 در روستای دهچاه بخش پشتکوه از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. وی دوران خردسالی را در محیط آرام خانواده سپری کرد. سپس تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان شهید مسعود مسروری ( عسجدی سابق ) دهچاه طی نمود و دوره سه ساله راهنمائی را در مدرسه راهنمائی فارابی دهچاه با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران دبیرستان را در شهر شیراز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید امید سیدموسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
ای از قافله ماندگان! بیائید همسفر باد صباد شویم و همپای او به دیار شهیدان سفر کنیم. یک بار دیگر به تماشای شقایقهای پرپر گلستان ایران زمین بنشینیم و لابه لای گلبرگهای آنها، سرگذشتشان را مرور کنیم. به سراغ لاله در خون تپیده، سید امید سیدموسوی برویم که گل وجودش 10/11/1346 در روستای برجمقامِ بوشهر، میان خانوادهای مسلمان و متدین شکوفا شد. پدر و مادر او از خطه شهیدپرور نیریز بودند و بنا به موقعیت شغلی پدر ـ...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
ای از قافله ماندگان! بیائید همسفر باد صباد شویم و همپای او به دیار شهیدان سفر کنیم. یک بار دیگر به تماشای شقایقهای پرپر گلستان ایران زمین بنشینیم و لابه لای گلبرگهای آنها، سرگذشتشان را مرور کنیم. به سراغ لاله در خون تپیده، سید امید سیدموسوی برویم که گل وجودش 10/11/1346 در روستای برجمقامِ بوشهر، میان خانوادهای مسلمان و متدین شکوفا شد. پدر و مادر او از خطه شهیدپرور نیریز بودند و بنا به موقعیت شغلی پدر ـ...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
زندگینامه جانباز منصور حاجی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
منصور حاجیزاده فرزند هدایت الله، در بیستم مرداد ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به پایان رساند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی این شهرستان با موفقیت طی نمود. همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
منصور حاجیزاده فرزند هدایت الله، در بیستم مرداد ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به پایان رساند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی این شهرستان با موفقیت طی نمود. همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
زندگینامه جانباز رسول کوثری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
رسول کوثری در تاریخ 1/1/1339 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی و دوستدار اهل بیت علیهم السلام دیده به جهان گشود. پس از اتمام دوران کودکی در سن 6 سالگی وارد دبستان ششم بهمن نیریز گردید. پس از آن دوران راهنمائی را در مدرسه شهید مفتح سپری نمود و دوران دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی در رشته ریاضی- فیزیک به پایان رسانید. در سال تحصیلی 1357-1356 که مصادف شد با تظاهرات مردم بر علیه رژیم...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
رسول کوثری در تاریخ 1/1/1339 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی و دوستدار اهل بیت علیهم السلام دیده به جهان گشود. پس از اتمام دوران کودکی در سن 6 سالگی وارد دبستان ششم بهمن نیریز گردید. پس از آن دوران راهنمائی را در مدرسه شهید مفتح سپری نمود و دوران دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی در رشته ریاضی- فیزیک به پایان رسانید. در سال تحصیلی 1357-1356 که مصادف شد با تظاهرات مردم بر علیه رژیم...